خلاصه داستان: مریدا یک شاهزاده خانم است که مهارت های زیادی در تیر اندازی با کمان دارد. روزی او از قلعه فرار می کند تا به دنبال سرنوشت زندگی خود برود. این کار مریدا باعث می شود که هرج و مرج در قلمرو پدرش اتفاق بی افتد. او تمصمیم میگیرد تا با مهارت خودش این مشکل را حل کند... .
خلاصه داستان: ویکتور فن دورت و ویکتوریا دورگلات بنا به ملاحضات مالی و اجتماعی خانوادههایشان میخواهند با هم ازدواج کنند. در هنگام تمرین مراسم عروسی، ویکتور مدام متنی را که باید بگوید فراموش میکند. او به جنگل میرود و در حالی که متنش را با خود تکرار می کند، حلقه را از شاخه درختی که مانند یک دست از زمین بیرون آمده است می گذراند. شاخه در حقیقت دست عروس مردهای است که از خاک بیرون مانده است. ماجراهای ویکتور، سرگردانیش در دنیای مردگان و عشق یک طرفه عروس مرده به او از این جا آغاز میشود.
خلاصه داستان: هنگامی که مایا، یک زنبور کوچولو سرسخت، و بهترین دوستش ویلی، شاهزاده خانم مورچه ای را نجات می دهند، خود را در میانه نبرد حماسی با حشرات می یابند که آنها را به دنیاهای عجیب و غریب جدید می برد و دوستی آنها را تا مرزهایش آزمایش می کند
خلاصه داستان: هنگامی که یک مایا بیش از حد مشتاق به طور تصادفی باعث شرمساری ملکه Buzztropolis می شود، او مجبور می شود با تیمی از حشرات نامناسب متحد شود و در بازی های عسل برای فرصتی برای نجات کندوی خود به رقابت بپردازد.
خلاصه داستان: خلاصه داستان:
آغاز قرن بیستم اوگتترا، روستای خانواده اوگتو. زندگی در این منطقه بسیار دشوار شده بود و اوجتوها آرزوی زندگی بهتر در خارج از کشور را دارند. افسانه ها حاکی از آن است که لوئیجی اوگتو با عبور از کوه های آلپ زندگی جدیدی را در فرانسه آغاز کرد و در نتیجه سرنوشت خانواده محبوبش را برای همیشه تغییر داد. نوهاش به گذشته سفر میکند و دوباره... .
خلاصه داستان: خلاصه داستان:
«رمی» موشی شهرستانی و عاشق آشپزی است که الگوی او «گوستو»، سرآشپز یکی از معروف ترین رستوران های پاریس میباشد. روزی «رمی» از مرگ «گوستو» باخبر می شود و اتفاقی به پاریس می رسد. پس از چندی نیز در رستوران «گوستو» که حالا رونق خود را از دست داده، مخفیانه مشغول به کار آشپزی می شود…